محل تبلیغات شما

گلستان سعدی
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید مفرح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب از دست و زبان که براید                   که از عهده ی شکرش به دراید اعملوا ال داوود و شکرا و قلیل من عبادی الشکور بنده به همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای اورد ورنه به سزای خداوندیش کس نتواند که به جای اورد باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزی به خطای منکر نبرد ای کریمی که از خزانه غیب          گبر و ترسا وظیفه خور داری دوستان را کجا کنی محروم           تو که با دشمن این نظر داری؟ فراش باد صبا را گفته تا فرش زمردی بگسترد و دایه ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد. درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق در بر گرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع کلاه شکوفه بر سر نهاده . عصاره تاکی به قدرت او شهد فایق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته

این باران پاییزی چقدر لذت بخش است

تکنیک تحقیر ابزار مدیران موفق

آیا ما گذشته ای برتر داشته ایم؟

خدای ,اورد ,نفسی ,عزوجل ,بی ,وظیفه ,که از ,هر نفسی ,است و ,را به ,را عزوجل

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

محسن سفیدگر گریه های قلم فرشته ای از جنس ادم ها روی دیگر زندگی